رافائل تنها

متن مرتبط با «دکتر عزیزخانی» در سایت رافائل تنها نوشته شده است

دکترنوشت

  • صبح با هستی رفتیم مرکز ام آر آی. یک ساعتی نشستیم تا دکتر داروی مورد نظر رو نوشت و رفتیم و دارو رو گرفتیم و بردیم برای تزریق. وقتی پرستار آنژیوکت رو در دستم فرو میکرد نگاهی به بزرگی سوزن کردم و در دلم گفتم: یا خدا، خودت به خیر بگذرون. ( آخه من رگ های نازکی دارم که اکثرا به سختی گیر پرستارها میفتند و , ...ادامه مطلب

  • دکتر نوشت

  • سلام. از مطب دکتر برگشتم.دکتر نگاهی به سونوگرافی  انداخت و گفت: خوب، فیبروم هات اونقدر بزرگ نیست که نیاز به جراحی داشته باشه فقط باید هر شش ماه چکاپ کنی که اگه بزرگ شد جراحی کنی. علائمم رو براش شرح دادم و گفتم احتمال سرطان نمیدین؟گفت : نه. ضخامت رحمت نرماله.گفتم: دهانه رحم چطور؟ من حس میکن, ...ادامه مطلب

  • بازهم دکتر، بازهم آزمایش، باز هم .....

  • دوباره دم عید شد و دکتر رفتن های من شروع شد.اومدم نوبت سونوگرافی گرفتم براشنبه و حالا هم نشستم مطب یه دکتر دیگه.یک شنبه هم باید برم جواب رو نشون بدم. فردا هم باید برم آزمایش.نمیدونم کلا بزنم بر طبل بیعاری و بیخیال دکتر و چکاپ و آزمایش بشم یا نه خودمو بزنم به کوچه علی چپ و هی برم دکتر و هی هیچ اتفاقی نیفته.خسته شدم از این همه فشار عصبی., ...ادامه مطلب

  • دکتر زودتر بیا

  • نشستم تو اتاق انتظار سونوگرافی. دکتر هنوز نیومده. یه عالمه بیمار منتظر نشستند. اکثرا ناشتا هستند. مثل من. حالا معلوم نیست تا ساعت چند باید به انتظار ورود دکتر نشست. از سونو گرافی خوشم نمیاد. به حد مرگ باید آب بخوری بازم وقتی میری تو مطب دکتر میگه مثانه ات پر نیست. برو بازم آب بخور.نود درصد از معده دردهای من به علت این آب خوردن ها پیش اومده. با شکم خالی هی آب بخوریم و راه بریم.دیدن آدم های بیمار از یک طرف باعث میشه بفهمی اکثر مردم مثل خودت درگیر و گرفتار بیماری هستند و از طرف دیگه دیدن ناراحتی اونها، غمگینت میکنه. مخصوصا اون کوچولوهایی که با قیافه بی حال و خسته نگاهت میکنند. طفلکی ها خیلی گناه دارند. پ.ن:رخساره جون مراقب حال بیمارهات باش. اونا گاهی بداخلاق و عصبی هستند و به نظر میرسه که ساده ترین حرف ها رو نمیفهمند. ولی بدون اونا آدم هایی هستند که از درد و بیماری مستاصل شدند و دیگه زبون منطق براشون قابل درک نیست. عزیزم کارت خیلی سخته. اما دکترها از نظر مردم فرشته های نجات هستند. پس یک فرشته باش., ...ادامه مطلب

  • دکتر عزیز

  • دیروز خوش خوشان رفتم دکتر. به خیال اینکه چیزی نیست. دکتر با دیدن سونوگرافی گفت: خوب خوب خوب. یه اشکالاتی هست. مجرای صفرات ملتهبه.گفتم: من کیسه صفرامو برداشتم.گفت: میدونم. برا همین نگرانم. گاهی سنگریزه های خیلی کوچیک میرن داخل مجرا و ملتهبش میکنند و باعث دردهای شکمی شدید میشند. باید بری ...(یه اصلاحی گفت که بعدا توضیح داد یه چیزی شبیه به ام آر آی از مجرای صفرا.)  گفتم: اگه مشخص بشه سنگ داخل مجرا هست باید چه کار کنیم؟ گفت: یه لوله بسیار باریک میفرستیم داخل مجرا و سنگ رو بیرون میاریم.گفتم: یعنی قراره هر دوسال یک بار این جریان تکرار بشه؟گفت: نه. خیلی به ندرت دوباره پیش میاد . مگه اینکه خیلی بدشانس باشی.با خنده گفتم: که هستم.در حین بررسی هاش متوجه زانوبندم شد و ازم پرسید چرا زانوبند استفاده میکنم؟براش ماجرای زانودردها و دکتر رفتن ها و نتیجه نگرفتن هامو گفتم.گفت : بخواب رو تخت تا معاینه ات کنم.بعد از معاینه، یه نوار عصب و عضله از پام نوشت و گفت: ممکنه اینا همه از کمرت باشه. گفتم: من به دو تا دکتر قبلی گفتم ولی هیچکدوم حاضر نشدند عکس یا نوار برام بنویسند.گفت: اونا اورتوپد بو,دکتر عزیزخانی,دکتر عزیزی,دکتر عزیزی غدد ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها