الان نشستم توی سرویس و داریم میریم کارخونه. با این وضعیت جاده و برفی که من میبینم، نمیدونم ساعت چند میرسیم. همهی فکرم پیش هستیه. امروز حتما کلاس اولی ها تعطیلند و حالا نمیدونم هستی،خرمالوجون رو چه کار میکنه. با خودش میبره سر کار؟ مرخصی میگیره؟ کلا تو شهر غربت، تک و تنها زندگی کردن خیلی سخته. امیدوارم ببره بذارتش پیش زهرا خانوم.
از شدت برف آسمون سفید شده. دعا کنید که به سلامت برسیم.
رافائل تنها...برچسب : نویسنده : fraphaeletanha0 بازدید : 63