غرور و تنهایی

ساخت وبلاگ

داشتم برنامه است*یج رو تماشا میکردم. چقدر از رفتار آقای رضا روح*انی  بدم میاد و چقدر به نظرم زننده برخورد میکنه. وقتی داشت نظرات آقای آذر رو درباره نیک*یتا مسخره میکرد بدجور چندشم شد. یادم اومد  که همیشه تا چه حد از انسان هایی که دیگران رو مسخره میکنند بدم  میومده. کلا وقتی با فرد جدیدی آشنا میشدم و کم کم میدیدم که توی رفتارهاش بقیه رو مسخره میکنه، ناگهان اون فرد دلم رو میزد و ازش فاصله میگرفتم. تازه فهمیدم چرا این مدت روز به روز بیشتر نسبت به همکلاسی احساس محبت بیشتری داشتم. همکلاسی مردیه که هیچ کسی رو مسخره نمیکنه. ادای کسی رو درنمیاره. پشت سر کسی حرف نمیزنه و همینا باعث شده که تا این اندازه دوستش داشته باشم.

توی این برنامه از آقای آذر خیلی خوشم میاد. هرچی رضا روح*انی بهش حرف میزنه و مسخره اش میکنه، اون اصلا اعتنا نمیکنه. انگار میگه تو برام مهم نیستی. نمیبینمت. رفتارش واقعا مردونه است. میخواد با صحبت های جانبی ترس شرکت کنندگان رو کم کنه و جو برنامه رو عوض کنه ولی این پسره رضا !!! دیشب در جواب سوال مجری که پرسید چندبار عاشق شدی حتی شهامت جواب دادن نداشت و در آخر گفت من مجردم. توی دلم گفتم بیچاره زنی که بخواد عاشق تو بشه. هرچقدر پدرش انسان محترم و دوست داشتنی بود، خودش بسیار نچسب و مغرور و بی ادبه.

در عوض اون آقای حامد نی*ک پی. چقدر محجوب و چقدر دوست داشتنیه این پسر. رفتارش مودبانه. نظر دادن هاش مودبانه و شوخی کردناش هم مودبانه. البته درسته که اینا ظاهر قضیه است و ممکنه پشت صحنه این آدم ها خیلی فرق داشته باشند ولی خوب از نظر من کسی که نتونه احترام یه آدمی که ازش بزرگتره رو توی  یه همچین محیطی نگه داره، دیگه پشت صحنه ش واویلاست.

خواستم بگم گاهی اوقات ما آدم ها به چیزهایی غره میشیم و خودمون رو گم میکنیم که شاید همون ها باعث نابودی ما بشن. مثلا به موقعیت پدر و مادر یا افتخارات علمی و اجتماعی اونها فخر میفروشیم. درحالیکه بعدا خودمون هیچی نمیشیم. کم نیستند اشخاص موفقی که فرزندان ناشایستی دارند.

یا به تحصیلات آکادمیک خودمون افتخار میکنیم ولی بعد با یه نفر رو به رو میشیم که در رشته ما تحصیلات آکادمیک نداره و تجربه و تخصصش باعث شده بالاتر از ما قرار بگیره.

از همه بدتر وقتیه که به خوشگلی و تیپ و قیافه خودمون دل خوش میکنیم ولی میبینیم یکی که نه خوشگله و نه تیپ و ظاهر جالبی داره، تو زندگی از ما موفق تره.

خلاصه، موارد برای مثال زدن زیاده، خواستم بگم اینکه تو زندگی چی میشیم و به کجاها میرسیم مهم نیست. مهم اینه که چجوری و درچه شرایطی احساس رضایت و خوشحالی میکنیم. 

به همه ی دنیا برسی ولی یکی نباشه که واقعا دوستت باشه، همد م و دستگیرت باشه، رفیقت باشه، چه فایده ای داره؟

آقای آذر و بقیه همه کسی رو داشتند که عاشقش بودند و داشتند باهاش زندگی میکردند و از بودن در کنار عشقشون خوشحال بودند اما آقای روح*انی با اون همه افتخارات فامیلی و شخصی و اجتماعی، با افتخار به تنها بودشون اذعان داشتند.

.....

نمیدونم تونستم منظورم رو برسونم یا نه؟ غرور چیز خوبی نیست. فخرفروشی هم چیز خوبی نیست. سعی کنیم به جای زندگی کردن برای دل آدم های دیگه و پز دادن به اونها و یا کور کردن چشم دیگران از حسادت، برای دل خودمون و رسیدن به خوشبختی، زندگی کنیم.

رافائل تنها...
ما را در سایت رافائل تنها دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fraphaeletanha0 بازدید : 87 تاريخ : شنبه 14 اسفند 1395 ساعت: 0:42