بابانوئل و گوزنها

ساخت وبلاگ

یکی از فانتزی های زندگی من میدونید چیه؟ نخندید باشه؟

اینه که توی ایام کریسمس در یکی از شهرهای اروپایی(بیشتر از همه پاریس) باشم.

پارسال تصمیم داشتم برای کریسمس برم استانبول ولی از ابتدای آذر شلوغیهای استانبول و تجمعات و بمب گذاری ها شروع شد و تمام نقشه هام نقش بر آب شد. مامان اجازه نداد برم. یعنی راضی نبود که توی اون وضعیت برم ترکیه. دختردایی میگه تو برای هیچ شهری برنامه ریزی نکن چون اونجا با خاک یکسان میشه. امسال هم که گذشت. با خودم میگم برنامه ریزی کنم و برای سال بعد یه تور اروپا ثبت نام کنم و برم. ولی خوب وقتی سر کار باشی، به این راحتی بهت مرخصی نمیدن. تازه اون همه پول هزینه کنم برای یک هفته آیا اصلا درست هست؟ یه چیز دیگه اینکه تنهایی مزه میده آدم بره چنین سفری؟

همکلاسی نمیتونه بیاد.

خواهرک چنین پولی هزینه نمیکنه.

کس دیگه ای هم نمیشناسم.  تازه میترسم با این برنامه ریزی به قول دختردایی بزنم اونجا رو هم داغون کنم.

ای کاش جایی کار میکردم که منو برای کریسمس ماموریت میفرستادند اروپا.

توقع زیادیه ولی هرسال این موقع که میشه خیلی دلم هوای کریسمس شهرهای اروپایی رو میکنه. چرا؟ نمیدونم. خودم هم درعجبم.

انگار کسی دائم بهم میگه تو الان باید جای دیگه ای باشی. باید لباس بابانوئل بپوشی و سوار بر سورتمه از توی خیابونای سنگ فرش پوشیده از برف رد بشی.

فکر کنم روح سرگردانی میاد سراغم

رافائل تنها...
ما را در سایت رافائل تنها دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fraphaeletanha0 بازدید : 101 تاريخ : پنجشنبه 18 آذر 1395 ساعت: 10:45