هر روز صبح یه بادگیر برمیداشتم و روی مانتو میپوشیدم و بعدازظهر هم دستم میگرفتم و برمیگشتم خونه. امروز تنبلیم گل کرد و گفتم هوا خوبه. بی خیال بادگیر.
اومدم از خونه بیرون و .........
باد، طوفان، رعد و برق، باروون.
کجا بودین تا حالا شماها؟
من؟
ویبره.
الان نشستم منتظر سرویس و توی دلم به هرچی آدم تنبل و هرچی افکار تنبلانه است، بد و بیراه میگم.
آخه یکی پیدا نمیشه بهم بگه قبل از بیرون زدن از خونه، برو پشت پنجره و یه نگاهی به بیرون بنداز.
آی تنبل.....
رافائل تنها...برچسب : نویسنده : fraphaeletanha0 بازدید : 90