عصبانیم.

ساخت وبلاگ

آخه یکی نیست بگه الان برا چی عصبانی هستی؟

۱_ به بنگاهی گفتی خونه ی تر و تمیز میخوای با رهن کامل ، اونوقت تو رو برده یه خونه ی هم کف نمور نشونت داده با یه عالمه اجاره؟ خوب مگه ایرادی داره؟

۲_ رفتی آرایشگاه ابروتو تمیز کنی. یک ساعت و نیم خانم آرایشگر با همکارش بالا سرت ایستاده اند و هی در مورد مدل ابروت نظر میدن و اصلا به فکر تو و خستگی بعد از کار و قراره دیدن خونه نیستند؟ خوب چه اهمیتی داره؟

۳_ خسته و کوفته میای ولو میشی پای تلویزیون که کمی موسیقی گوش بدی. اونوقت میبینی رسیور قطع شده؟ بازم یکی رو پشت بوم یه گندی زده؟ خوب چرا خودت رو ناراحت میکنی؟ فقط دعا کن مثل دفعه ی قبل که آنتن تلویزیون رو باز کردن و بردن این بار دیش رو نبرده باشن.

۴_ از ظهر صداشو نشنیدی؟ جلسه داشته؟ ساعت نه شبه؟ دلت تنگ شده؟ میخوای بری کله ت رو فرو کنی زیر پتو و بخوابی و دیگه جواب تلفن رو ندی؟ که تلافی کنی؟ چیو تلافی کنی؟ مگه بهت نگفته بود که جلسه داره؟ خوب پس چه مرگته؟

آهان. از اینکه هر روز بیشتر وابسته ش میشی از خودت بدت اومده؟ میترسی؟ احساس میکنی اون آدم مستقل قدیمی نیستی و زندگی بدون اون داره برات سخت میشه؟ میترسی یه روزی برسه که دیگه نتونی بدون اون ادامه بدی؟ خوب که چی؟ اینهمه تنها بودی، مستقل بودی، خانم و آقای خودت بودی، قهرمان زندگی خودت و دیگران بودی، خوب چی شد؟ به کجا رسیدی؟ حالا فرض کن اونقدر وابسته بشی که......

پاشو، پاشو برو نمازتو بخون و این لوس بازیا رو بذار کنار.

فردا به  پشت بوم سر بزن و ببین چه کار کردن. اینقدر حرص نخور. پاشو.

رافائل تنها...
ما را در سایت رافائل تنها دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fraphaeletanha0 بازدید : 95 تاريخ : جمعه 1 ارديبهشت 1396 ساعت: 5:15