برمیگردیممممممم!

ساخت وبلاگ

نشستم تو اتوبوس و ماشین راه افتاده. راننده و کمک راننده در حال بحث و جدل با هم هستند.  صدای مهستی هم پس زمینه ی حرفاشونه.

"من دوست دارم،  عاشقتم، اینجوری آزارم نده!"

اینجا نه بارون اومد. نه حتی ابری اومد تو آسمون. دیشب هم در جوار کولر گازی، از گرما و شرجی هوا خفه شدیم.

تو این دو روز فرصت نشد برم کنار دریا، فقط از دور نگاش کردم و براش دست تکون دادم. خیلی حیف شد.

بریم ببینیم خونمون در چه حاله!

رافائل تنها...
ما را در سایت رافائل تنها دنبال می کنید

برچسب : برمیگردیممممممم, نویسنده : fraphaeletanha0 بازدید : 128 تاريخ : سه شنبه 24 مرداد 1396 ساعت: 11:07