دم نوش نامه

ساخت وبلاگ

توی صافی لیوان دم نوشم کمی چای خشک ریختم، یه مقدار گل سرخ، تکه ای چوب دارچین و کمی پودر زنجبیل. بعد آب جوش رو ریختم روش و دربش رو گذاشتم تا خوب دم بکشه. فقط حیف که بهارنارنج نداشتم تا بهش اضافه کنم.

وقتی دم کشید نشستم روی مبل و غرق سکوت خونه ای شدم که ساعتی پیش تمیزش کرده بودم. پنجره ی سالن باز بود و نسیم اندکی پرده رو به رقص در میاورد.

جرعه جرعه دم نوش رو نوشیدم و مزه و بوی دلنشینش رو در ذهنم ثبت کردم.

هنوز آنتن م*اه*وا*ره نصب نشده و از اونجایی که من جز موزیک  و برنامه ی دورهمی به هیچ چیز دیگه ی تلویزیون علاقه ندارم، تلویزیون هم خاموشه و خونه در سکوت فرو رفته.

بینی م رو داخل لیوان فرو میبرم تا مخلوط بوی دارچین و گل سرخ و زنجبیل رو تا جای ممکن استنشاق کنم.

چقدر این لحظه ی زندگی زیبا، آرام و لذتبخشه.

ماما جان، سپاس بی کران مرا به سبب نعمت زندگانی که به من عطا کردی بپذیر.

***

پ.ن.۱: عکس های اثاث کشی رو نگاه میکردم. به اونهمه اضطراب فکر کردم و آرامش الان. چقدر همه چیز فانی و گذراست. هم تلخی و  هم شیرینی!

پ.ن۲: دم نوش رو حتما درست کنید. خوشتون میاد.

پ.ن.۳: فردا میرم سر کار و خوشحالم که فردا تنها هستم و میتونم با خیال راحت به کارهام برسم.

پ.ن۴: دو دوز قبل همکلاسی کپلچه رو برده بود پیش خودش. شب به علت شلوغ بازی کپلچه با پسرعمه ش، پدر و دختر دعواشون شد و بچه رو برگردوند پیش مادرش. امروز دوباره رفته دنبالش. کلی توصیه کردم بهش که با بچه ملایم تر برخورد کنه. خداکنه همه چیز به خوبی و خوشی بگذره.

رافائل تنها...
ما را در سایت رافائل تنها دنبال می کنید

برچسب : نوش,نامه, نویسنده : fraphaeletanha0 بازدید : 119 تاريخ : شنبه 28 مرداد 1396 ساعت: 13:40