گزارش وار ۲

ساخت وبلاگ

همین الان رسیدم خونه. رفتم دکتر. بالاخره بر ترسم غلبه کردم و رفتم دکتر. برام آزمایشی نوشت که همون لحظه رفتم انجام دادم و همچنین سونوگرافی  کامل شکمی. برای سونوگرافی باید میرفتم اون سر شهر به مرکز عکسبرداری مشهور شهر تا نوبت بگیرم. رفتم و نوبت گرفتم برای پنجشنبه صبح. میبایست ناشتا برم. از اون سر شهر برگشتم خونه. خسته ام و بی رمق. ولی بالاخره رفتم دکتر. ازش پرسیدم باید کولونوسکوپی انجام بدم؟ (چیزی که بیشتر از خودش از جوابش وحشت دارم) گفت: فعلا جواب اینارو بگیر و بیار تا بعد. فقط امیدوارم خدا به خیر بگذرونه.

الان دلم میخواد بخوابم. دلم میخواست مادرم پیشم بود و سرم رو میگذاشتم روی پاهاش و میخوابیدم.

یا همکلاسی پیشم بود و بغلم میکرد و سرم رو میگذاشتم روی سینه ش و میخوابیدم.

چقدر دلم یه خواب آروم میخواد. 

یه آرامش بی انتها.


رافائل تنها...
ما را در سایت رافائل تنها دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fraphaeletanha0 بازدید : 96 تاريخ : سه شنبه 30 آذر 1395 ساعت: 2:14