خدایا سپاس

ساخت وبلاگ

سلام و صبح بخیر.

چقدر خوبه که به اصرار هستی جانم، این پیج رو باز کردم و اینجا مینویسم.

چقدر خوبه که شماها هستید و با حضورتون و کامنتهای پرمهرتون به من انرژی میدین و به زندگی دلگرمم میکنید

ممنونم. از تک تک شما دوستای خوبم چه اونها که به من منت میگذارند و کامنت مینویسند و چه خواننده های خاموشی که همراهیم میکنند، سپاسگزارم.

دیروز بعد از تلفن مدیرجان، من کلا در شوکی عظیم فرو رفته بودم. خبر خیلی ناگهانی بود. انتظارش رو نداشتیم. از اول ماه ناگهان شرکت پخش به بهانه تغییر مدیرعاملشان زد زیر تمام قرارهاش و محصولات موند رو دستمون. تولید خوابید. فکر میکردیم خیلی سریع شرایط تغییر میکنه ولی این اتفاق نیفتاد. الان بخش فروش به دنبال گرفتن نماینگی از استان های مختلفه و مطمئنا دو یا سه ماهی طول میکشه تا دوباره شرایط به حالت قبل برگرده. امیدوارم هرچه زودتر وضعیت رو به راه بشه.

دیشب بعد از صحبت با مادرم و همکلاسی حالم بهتر شد.

ولی انگار با یه پتک محکم کوبیده بودند روی سرم. منگ و گیج بودم.

الان خدارو شکر بهترم.

خدایا درسته که شرایط منفیه اما چند نکته مثبت وجود داره:

1- این وضعیت باعث میشه قدر کارکردن رو بیشتر بدونم.

2- میتونم مرخصی بگیرم و برم شمال پیش مادرم.

3- فرصت دارم تا به کارهای عقب افتاده داخل شرکت برسم.

4- یادمیگیرم قدر نعمتهایی رو که دارم و حواسم بهشون نیست بیشتر بدونم.

5- اطرافیانم رو بهتر میشناسم

و......

اینم  یک جور تمرین شماره پنج برنامه سپاسگزاری غزل جونه.

رافائل تنها...
ما را در سایت رافائل تنها دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fraphaeletanha0 بازدید : 93 تاريخ : چهارشنبه 22 دی 1395 ساعت: 10:15