چند نکته

ساخت وبلاگ

آقو من الان دارم شبکه م*ن  و ت* و رو میبینم اونم برنامه پلاسش رو. بعد این مجریا چرا اینجوری لباس پوشیدند. یکی یه تور مشکی با گوشواره های خیلی بزرگ مشکی و اون یکی یه لباس آستین بلند که سرشونه ها و گردنش لختهو نمیدونم آستین به چی  وصله ، زمینه مشکی و خودش گل من گلی. اصلا خوشم نیومد. 

از اونجایی که بنده شخصی هستم با روحیات کلاسیک، از نظر من یک مجری شیک پوش کسیه که سنگین و رنگین و شیک و کلاسیک لباس بپوشه. 

آقو ما خوشمون نمیاد مجری جماعت با لباس شب برنامه اجرا کنه. چه معنی میده؟!!!

****

کامنت هستی تو پست قبلی باعث شد به این موضوع فکر کنم که دور و اطراف من هیشکی پدربزرگ نداره. من ندارم. هستی نداره. فرزانه جون نداره. برادرزاده جان نداره. خرمالو جون نداره. کپلچه (دختر همکلاسی) نداره. اما، اما، اما.....

همکلاسی با اینکه پدرش فوت کرده اما یه پدربزرگ گوگولی داره. هوراااااا.

خداحفظش کنه و بهش عمر طولانی بده. 

اما واقعا چرا مردای دور و بر ما اینقدر عمراشون کوتاه بوده. البته پدر و پدربزرگ من تو سن بالا ازدواج کرده بودند یعنی بالای سی و پنج سال. ولی خوب زمان مرگ اونقدرها هم پیر نبودند(حدود شصت و پنج) . به نظر شما چرا عمرشون اینقدر کوتاه بود؟

باید بیشتر مراقب بازماندگانشون باشیم. من باید مراقب برادر جان و همکلاسی باشم و هستی باید مراقب آقای میم باشه.

پدربزرگا خیلی شیرین هستند. من همیشه توی رویاهام دلم میخواست پدرشوهر و پدربزرگ داشته باشم. متاسفانه این رویا هم پوووف شد و رفت هوا. حالا بیخیال رویاهای پفکی من. شماها مراقب پدربزرگا و پدرهاتون باشید. این مردا به ظاهر قوی هستند ولی در باطن خیلی زود میشکنند و از بین میرند.

****

خدایا سپاس گزارم که حقوقی داشتم که با گرفتنش تونستم تمام قبض ها و قسط ها رو پرداخت کنم. 

خدایا سپاس.

رافائل تنها...
ما را در سایت رافائل تنها دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fraphaeletanha0 بازدید : 101 تاريخ : پنجشنبه 21 بهمن 1395 ساعت: 15:58