تهرونی های مهربون

ساخت وبلاگ

بچه که بودیم ماه رمضون و محرم و اعیاد مختلف اسلامی رو از نذری هایی که میومد در خونه میفهمیدیم. شله زرد، فرینی، حلوا، آش، قیمه، زرشک پلو با مرغ و .....

وقتی رفتیم شمال تعداد این غذاهای نذری خیلی خیلی کم شد و من این رو گذاشتم پای خونه های ویلایی و ارتباط کم همسایه ها. 

طی سالهایی که در ولایت غربت بودم با وجود آپارتمان نشینی اما  این موضوع به صفر رسید.  یعنی آرزو به دلم موند یه بار یکی از همسایه ها درب خونه رو بزنه و یه ظرف حلوا بیاره. درحالیکه خودم سالی چند مرتبه شله زرد و حلوا و آش برا همسایه ها و صاحب خونه میبردم. در مورد  صاحبخونه که باید بگم آدم به این خسیسی در عمرم ندیدم. دخترش رو شوهر داد و دو روز توی پارکینگ جشن گرفت، نه تنها دعوتمون نکرد که حتی یه پیشدستی شیرینی هم نفرستاد در خونه. اما وقتی هفت ماه پدر صاحبخونه مریض بود و خونه شون بستری بود، برا من پیغام میفرستاد که" تو که خونه تنهایی به زنم سر بزن که حوصله اش سر نره! "

واقعا شاهکاری بودند اون آدم ها! 

هفته ی قبل جاتون خالی و دلتون نخواد شله زرد پختم. طبق روال همیشگی  چند تا ظرف هم برا همسایه ها و سرایدار ساختمون ریختم و دادم همکلاسی براشون برد. طی دو سه روز قبل ، یه روز همسایه ی دست چپی زنگ در رو زد و یه کاسه آش رشته آورد. 

یه روز هم همسایه ی روبه رویی برامون یه کاسه سوپ جو آورد. دستشون درد نکنه. انگار دوباره برگشتم به قدیم. 

تهرانی ها هرچقدر هم پشت سرشون حرف باشه اما از مهربون ترین آدم های این سرزمین هستند. شاید تنهایی و دور بودن از خانواده باعث میشه با غریبه ها بیشتر خو بگیرند. 

مثلا در شهرستانها وقتی افراد میخوان خیرات بدن اسم فامیل رو ردیف میکنند و خیراتشون رو میبرند در خونه ی فامیل. 

اما توی تهران به دلیل دوری و مسافت زیاد، این کار سخت تره! 

هر چی که هست من حس خوبی دارم. مهربونی آدمها بهم امید میده!

خدایا شکرت!!!!!

رافائل تنها...
ما را در سایت رافائل تنها دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fraphaeletanha0 بازدید : 188 تاريخ : يکشنبه 29 ارديبهشت 1398 ساعت: 20:46