درهم برهم

ساخت وبلاگ

از دیروز ورِ ناامید و مایوس و بهونه گیرم دائم با ورِ منطقی و امیدوارم در حال جنگیدنه! طوری که شب با گریه خوابیدم و روزهم دائم با خودم در تنش بودم .

ور ناامیدم میگفت: اشتباه کردی! خودت رو توی هچل انداختی! حالا نه راه پس داری و نه راه پیش!

ور منطقیم میگفت: تو قوی تر از این حرفا هستی! خوبیها و بدیها رو بذار کنار هم وتحت تاثیر یک لحظه و یکروز قرار نگیر!

ور ناامیدم میگفت: ببین فقط خودت رو کوچیک کردی! فلانی و فلانی رو ببین! چه برو بیایی دارند! اما تو چی؟!

ور منطقیم میگفت: تو که از درون زندگی اونها خبر نداری! تو که ازفرداها خبر نداری! صبور باش و مطمئن باش،که برنده میشی!

اونقدر ور منطقیم باهام حرف زد که بالاخره ور بهونه گیرم رفت اون پشت مشتا قایم شد. اما نتیجه دو روز سردر شدیده که دیگه داره به حالت تهوع منجر میشه!

البته میدونم که پریود و خونریزی شدید و تغییرات هورمونی دلیل اصلی این دعواها بوده و میگرن خفته رو بیدار کرده!

*****

از دیدن عکساش انرژی مثبتی نمیگرفتم. 

وقتی اومد دنبالش،  رفتم دم در تا هم از نزدیک ببینمش هم باهاش آشنا بشم بلکه حس های منفیم ازبین برن! 

رفتم. سلام و احوالپرسی کردیم. وقتی برگشتم بالا زهرا پرسید چطور بود؟ گفتم چی بگم؟ با یه سلام و علیک که نمیشه کسی رو شناخت. گفت آخه عکساش حس خوبی به آدم نمیده. 

گفتم از عکساش بهتره!

ته دلم دعا کردم این حس های منفی بی خودی باشن!

*****

امروز میگه: خانم من فردا نمیام!

گفتم: باشه!

گفت: همون مشکل قبلیه. دوباره برام دردسر درست کردند!

چیزی نگفتم! قرارنیست قاطی مشکلات دیگرون بشم.

*****

این روزا دنیا واسه من از خونه مون کوچیکتره!

کاش میتونستم بخونم قد هزار تا پنجره!

*****

خدایا سپاسگزارم که با وجود این همه به هم خوردگیهای روحی و جسمی، همچنان تعادلم رو حفظ میکنم و به جلو حرکت میکنم.

خدایا میدونم روزهای بهتری توی راه هست. توان بده که بتونم امیدوار باقی بمونم.

خدایا افکار منفی رو از من دور نگه دار!

رافائل تنها...
ما را در سایت رافائل تنها دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fraphaeletanha0 بازدید : 132 تاريخ : يکشنبه 29 ارديبهشت 1398 ساعت: 20:46