صبح است و نشستم به انتظار سرویس. این انتظار رو دوست دارم. هرچند خسته، هرچند نه چندان جالب، هرچند .....
اما همینقدر کافیه که از خونه دورم.
همینقدر کافیه که میدونم خونه ی خودم هستم.
ولایت غربت.
نفس کشیدن توی این شهر آرامش بخش تره.
خوبه که اینجام.
حتی با وجود سر و کله زدن با آدم های دیوونه...
حتی با وجود تمام سختی هاش.
خوبه که دورم....
خداروشکر.
برچسب : نویسنده : fraphaeletanha0 بازدید : 123