1-2-3

ساخت وبلاگ

سلام دوستای گلم. در یک تصمیم گیری ضرب العجلی، صبح با سرویس تهران، برگشتم به کارخانه و الان سر کار هستم.

چرا؟

چون نمیشه که تهران باشی و نتونی اونی که دوستش داری و ببینی چون بسیار بسیار سرش شلوغه، از یک طرف جا به جایی دفتر مرکزی شرکتشون، از طرف دیگه قضایای مربوط به وکیل و دعواهای شرکا، از سمت دیگر مهاجرت خواهرش به کشور خبیث ام*ری*کا و کارهای ایشون و از طرفی هم من. نمیتونستم ببینم اینهمه تحت فشار باشه و دائم هم بخواد همه رو راضی نگهداره. تصمیم گرفتم که من زودتر برگردم. کلا کمی احمق هستم.  زیادی حس دهقان فداکار بودن دارم. قرار بود با خواهرک بریم مسافرت. به دلیل بیماری مادر، خواهرک نمیتونه بیاد و منم دلم نمیاد که اون تنهایی مراقب مادر باشه و من تنهایی برم سفر. در نتیجه سفر هم کنسل شد.

ببخشید. اومدن دنبالم برای ناهار. فعلا خداحافظ.

رافائل تنها...
ما را در سایت رافائل تنها دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fraphaeletanha0 بازدید : 108 تاريخ : پنجشنبه 18 آذر 1395 ساعت: 10:46