مرد من

ساخت وبلاگ

دیروز  برای ممیزی خیلی خسته شدم. کمر و زانوهام دیگه جوابم کرده بودند. همکلاسی زنگ زده بود و گفته بود میاد کارخونه دنبالم. ممیزی که تموم شد تا ساعت چهار موندم تا همکلاسی رسید.

برام یه دسته گل آورده بود با نون های مورد علاقه ام که یه جای خاص تو تهران میپزند. وقتی رسیدیم خونه شد بابانوئل. کوله پشتیشو باز میکرد و هر لحظه یه چیزی از توش درمیاورد. اول که اومدیم برام پسته آورده بود. بعد لباس هایی که برام خریده بود رو داد. بعد یه کیسه که توش دو تا رژ لب، دوتا رژ گونه(یکیشو برا خواهرم گرفته)، یه پنکک و یه روژ گونه رنگارنگ  بود بهم داد. چه کیفیتی داشتند. معرکه بود. بعد سه جفت جوراب رنگی رنگی بهم داد و بعد از یک ساعت، از توی کیفش یه پاکت درآورد که توش یه جعبه بود و داخل جعبه یه انگشتر ظریف و خوشگل به شکل یکی از نت های موسیقی. یه لحظه شوکه شدم. اصلا انتظارش رو نداشتم. نمیتونستم واکنشی نشون بدم. آخه هیچ مناسبتی نداشت. بهش گفتم: خوب میذاشتی برا ولنتاین اینو بهم میدادی. گفت ربطی به ولنتاین نداره. هم دلم نمیخواست اینقدر ولخرجی بکنه هم از ذوق نمیتونستم حرف بزنم. فقط یه فکر مثل خوره افتاده بود تو کله ام. شنبه تولد مامانش بود و هفته قبل من ازش پرسیده بودم چی میخوای برا مامان بخری؟ گفته بود گوشی. بعد زیر لب گفت: حالا تو دلت میگی ببین برا تولد من چی خرید و برا مامانش چی میخره! من با خنده گفتم: نه عزیزم. من میدونم تو زندگی مردهای ترک فقط یک زنه که در اولویته و اون هم مادره.

خوب من این حرفو به شوخی گفتم و اصلا منظوری نداشتم. یعنی تا خودش اونجوری نگفت ، من اصلا به این موضوع فکر هم نکرده بودم. ولی نگرانم که بد برداشت کرده باشه. دوست ندارم فکر کنه من از اون زنایی هستم که به مامانش حسودی میکنم و دلم نمیخواد برا مامانش چیزی بخره....بگذریم حرفی که نباید بگم رو گفتم و الان کاریش نمیشه کرد.

دست آخر هم یه شکلات خارجی از تو کوله پشتیش درآورد. من مونده بودم با اینهمه ذوق و هیجان چه بکنم.

پلیورش رو پوشید. بدنش اندازه اندازه بود ولی آستینهاش بلندند و باید بشکافمش و دوباره ببافم. یقه ش هم باید کمی کیپ تر بشه.

دیروز داشتم از خستگی میمردم ولی تو بغلش همه ی خستگیهام از بین رفت.

شام خوردیم و کپلکم رفت.

هربار که میاد و میره، بیشتر دلتنگش میشم.

خدایا سپاسگزارم از اینهمه موهبت هایی که نصیبم کردی.

رافائل تنها...
ما را در سایت رافائل تنها دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fraphaeletanha0 بازدید : 85 تاريخ : چهارشنبه 22 دی 1395 ساعت: 10:15