زخم های کهنه

ساخت وبلاگ

یکی از همکارها دیروز آمده بود اینجا غرغر.

گویا صبح برگه مرخصی مینویسد و میبرد برای مدیر و مدیر که درحال خوردن صبحانه بوده به او میگوید برای پیک نیک آمده ای؟ خانم خیلی ناراحت میشود. به تندی پاسخ میدهد: خیر و در اتاق مدیر را به هم کوبیده و خارج میشود.

آمده بود اتاق من و در حالی که بغض داشت میگفت: من اومدم پیک نیک یا خودشون که سفره پهن کردند و دارند صبحانه میخورند؟

دلداریش دادم و گفتم: کار تو هم اشتباه بود. نمیبایست تند برخورد میکردی.

صبح که از سرویس پیاده شدیم خانم همکار رو به ما گفت: به پیک نیک خوش آمدید.

دلم برای او و برای خودم و تمام کسانی که مثل ما نمیتوانند رنجش ها را زود فراموش کنند، سوخت. مردها اکثرا در این مورد شرایطشان بهتر است. شاید چون طرف حسابشان هم جنس خودشان است و از حرف هایی که به یکدیگر میگویند، نمیرنجند. ولی زنها خیلی حساس هستند. از کوچکترین حرف دوپهلوی مدیر خود میرنجند. بدترین چیز در کار همین شوخی های کلامی است. من به شخصه ترجیح میدهم مدیرم بامن رک صحبت کند. از متلک پرانی و در لفافه سخن گفتن خوشم نمی آید. متاسفانه این مدیر هم زبان نیش داری دارد و بسیاری از حرفهایش را در قالب نیش و کنایه بیان میکند.

خدایا گوشی به ما عطا کن که صرفا تونل عبور این سخنان بیهوده باشد نه راه بن بستی که تمام حرف ها را در خود انبار کند و باعث رنجش و ناراحتی ما شود.

رافائل تنها...
ما را در سایت رافائل تنها دنبال می کنید

برچسب : زخم های کهنه,مرهم زخم های کهنه ام,فیلم زخم های کهنه, نویسنده : fraphaeletanha0 بازدید : 89 تاريخ : پنجشنبه 18 آذر 1395 ساعت: 10:46