دکتر عزیز

ساخت وبلاگ

دیروز خوش خوشان رفتم دکتر. به خیال اینکه چیزی نیست. دکتر با دیدن سونوگرافی گفت: خوب خوب خوب. یه اشکالاتی هست. مجرای صفرات ملتهبه.

گفتم: من کیسه صفرامو برداشتم.

گفت: میدونم. برا همین نگرانم. گاهی سنگریزه های خیلی کوچیک میرن داخل مجرا و ملتهبش میکنند و باعث دردهای شکمی شدید میشند. باید بری ...(یه اصلاحی گفت که بعدا توضیح داد یه چیزی شبیه به ام آر آی از مجرای صفرا.) 

گفتم: اگه مشخص بشه سنگ داخل مجرا هست باید چه کار کنیم؟

گفت: یه لوله بسیار باریک میفرستیم داخل مجرا و سنگ رو بیرون میاریم.

گفتم: یعنی قراره هر دوسال یک بار این جریان تکرار بشه؟

گفت: نه. خیلی به ندرت دوباره پیش میاد . مگه اینکه خیلی بدشانس باشی.

با خنده گفتم: که هستم.

در حین بررسی هاش متوجه زانوبندم شد و ازم پرسید چرا زانوبند استفاده میکنم؟

براش ماجرای زانودردها و دکتر رفتن ها و نتیجه نگرفتن هامو گفتم.

گفت : بخواب رو تخت تا معاینه ات کنم.

بعد از معاینه، یه نوار عصب و عضله از پام نوشت و گفت: ممکنه اینا همه از کمرت باشه.

گفتم: من به دو تا دکتر قبلی گفتم ولی هیچکدوم حاضر نشدند عکس یا نوار برام بنویسند.

گفت: اونا اورتوپد بودند باید میرفتی پیش دکتر مغز و اعصاب- ستون فقرات.

توی دلم گفتم: پزشکی عمومی رو که گذرونده بودند با این همه اسم و اعتبار یعنی نباید کمی بیشتر بررسی میکردند.

*****

خلاصه اینکه امروز هم باید برم دنبال نوبت گرفتن برای کارهای بعدی.

کلا من کار میکنم که پول دربیارم و برم دکتر  خرجش کنم

خدا خودش بخیر بگذرونه.....

*****

از دیشب داره بارون میباره و من خیلی خوشحالم.

خدایا برای همه داده ها و نداده هات ، شکر.

برنامه شکرگزاری غزل خیلی خوبه. به یادم آورد که چه نعمت هایی دارم و خودم خبر ندارم.

رافائل تنها...
ما را در سایت رافائل تنها دنبال می کنید

برچسب : دکتر عزیزخانی,دکتر عزیزی,دکتر عزیزی غدد, نویسنده : fraphaeletanha0 بازدید : 78 تاريخ : سه شنبه 7 دی 1395 ساعت: 9:35